تعرفههای برق مصرفی در کشورها، یکسان نیستند و حتی تعرفه برق در مناطق مختلف یک کشور نیز متفاوت است. یکی از دلایل این تفاوت ...
تعرفههای برق مصرفی در کشورها، یکسان نیستند و حتی تعرفه برق در مناطق مختلف یک کشور نیز متفاوت است. یکی از دلایل این تفاوت، قیمت (یا هزینه) تمام شده تولید برق است. قیمت تمام شده برق به نوع و قیمت سوخت (انرژی اولیه)، قوانین دولتی و حتی آب وهوای محل احداث نیروگاه بستگی دارد. همچنین هزینه یا نرخ برق براساس مصرف برق در ساعات مختلف شبانهروز فرق میکند. از سوی دیگر هزینه برق مصرفی برای مشتریان مسکونی، تجاری و صنعتی یکسان نبوده و مصرف برق آنان با تعرفههای گوناگونی محاسبه و دریافت میشود.
حدود ٨٠درصد مردم جهان به برق دسترسی دارند و مصرف انرژی برق یکی از شاخصههای مهم رفاه اجتماعی یک جامعه به شمار می رود. هرچند که در ایران از عنوان «پرمصرف» که دارای بار منفی است، برای مصرف بیشتر استفاده میشود اما در جهان، این معیار رفاه اجتماعی را با در نظر گرفتن و بررسی انواع مصرف برق (خانگی، صنعتی، کشاورزی و ...) به روشی علمیتر تحلیل و ارزیابی میکنند. اکنون در عرصه جهانی، این رقم طی یک دهه گذشته افزایش هم داشته، زیرا روند رو به گسترش شهرنشینی را شاهد هستیم. بهطور مثال یک خانوار آمریکایی در سال ٢٠١٠ حدود ٢٠ برابر بیش از یک خانوار نیجریهای و ٢تا ٣برابر یک خانوار اروپایی برق مصرف کرده است. براساس آمار سازمان جهانی انرژی متوسط مصرف یک خانوار اروپایی در سال ٢٠١٠ حدود ٣٥٠٠ کیلووات ساعت بوده است که عوامل مختلفی مانند میزان رفاه، سطح زیربنای خانه، استاندارد دستگاههای برقی، تعرفه برق، شرایط محیطی و جغرافیایی و دسترسی به حاملهای انرژی برای پختوپز، سرمایش و گرمایش، در میزان مصرف خانوارها تأثیر داشته است.
تعیین هرینه یا بهای برق براساس تعرفههای برق توسط مسئولان، هرچند کاری ساده و شاید خستهکننده به نظر بیاید، اما از لحاظ سیاسی و اقتصادی آثار زیادی بر زندگی مردم دارد. حتی این موضوع در آلمان و استرالیا، در آستانه انتخابات به قدرتی تعیینکننده تبدیل میشود.
درهرحال هزینه تولید برق دقیقه به دقیقه با نوسانات مقدار تولید و مصرف آن تغییر میکند، این نکته نشاندهنده تقاضای واقعی روزانه است. بیشتر مصرفکنندگان بهای برق را براساس متوسط قیمت در بازههای زمانی بلندمدت پرداخت میکنند و به این ترتیب از آثار نوسان قیمت (نرخ) در بازه مصرف درامان هستند. اما سوالی که در این جا مطرح میشود این است که برق در کجا واقعا گران و در کجا ارزان است و چرا؟ به همین منظور تعرفه برق در چند کشور مختلف ازجمله ایران را بررسی کردهایم و در عمل آن چیزی که روشن میشود این است که سهم هزینه برق از درآمد سرانه ایرانیها نزدیک به کشورهایی است که بسیار ثروتمندتر از ایرانیها هستند. این درحالی است که ایران مزیتهای فراوانی در سوختهای فسیلی (انرژی اولیه) ارزان برای تولید برق (انرژی ثانویه) را در اختیار دارد. در ادامه این مقایسه را میخوانید.
خسارتهای کلان هدردهی انرژی در ایران
ایران با در اختیار داشتن چهارمین ذخایر بزرگ نفت دنیا و دومین ذخیره گاز طبیعی، بالطبع سوخت ارزان در دسترس دارد. هرچند که ایران یک قدرت در بازار انرژی است. اما همیشه برای استفاده درست از منابع خود با مشکلاتی روبهرو بوده و با پرداخت تخفیفهای مختلف و نیاز به پیشرفتهای فناوری، دست و پنجه نرم میکند. براساس آمار سال ٢٠٠٨ هدر رفت انرژی در ایران سالانه ٦ تا ٧میلیارد دلار خسارت وارد میکند. هرز روی انرژی و بهخصوص برق در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای بینالمللی است. ایران ٢٨درصد از نفت و گاز مصرف شده خود را برداشت میکند درحالیکه این شاخص در برخی کشورها به ٦٠درصد هم میرسد. براساس اطلاعات و آمار منتشره وزارت نیرو بخش اعظم برق از طریق سوختهای فسیلی و گاز طبیعی تأمین میشود. ایران در سال ٢٠١١ میلادی (١٣٩٠ شمسی) ٢٤٠میلیارد کیلووات ساعت، تولید برق داشته که با کاهش ٢٣درصدی آن فقط ١٨٤میلیارد کیلووات ساعت برق به مصرفکنندگان نهایی، انرژی برق تحویل شده است. به این ترتیب با این مصرف، ایران رتبه نوزدهمین کشور از لحاظ مصرف برق در دنیا محسوب میشود.
حال آنکه براساس گزارش پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درسال ٢٠٠٧ایران در بین ٢١١کشور جهان بیستویکمین کشور مصرفکننده در جهان شناخته شده بود. نگاهی به وضع درآمدی مردم در ایران از حداقل دستمزد ٦٠٩هزار تومان کارگران (١٨٧ دلار) در ماه خبر میدهد که در مقایسه با تعرفه برق که به ازای هر ساعت حداقل ٢ تا حداکثر ١٩سنت آمریکایی (برای اوج مصرف پلکانی) است که رقم قابلتوجهی است. براساس اعلام سایت Numbeo که یک مرجع در این حوزه است.هرچند که براساس اعلام منابع داخلی، نرخ در پلههای تعرفه خانگی جاری از ١,٢ سنت تا ٨.٣ سنت (دلار ٣٢٥٠ تومان) تعیین شده اما با روشهای موجود، بهطور متوسط هزینه برق حدود ٢.٢ سنت به ازای هر کیلو واتساعت خواهد شد و در صورت مصرف بالاتر روشهای پلکانی این رقم را به اوج میرساند و به سقف یادشده هم خواهد رسید.به هر سو، یک ایرانی حداقل ٥,٣درصد از درآمد خود را به آبونمان آب وگاز وبرق اختصاص میدهد؛ اگر هزینه برق مصرفی ماهانه ١٨هزار تومان (صورتحساب بهای برق درحال حاضر حدود ٤٥ روزه صادرمی شود) در نظر گرفته شود و با حداقل درآمد ایرانیها (٦٠٩هزار تومان) مقایسه شود، نسبت هزینه به درآمد حدود ٢.٩٥درصد خواهد شد. حال اگر هزینههای برق عمومی (برق اشتراکی آپارتمانهای مسکونی)، گاز و آب هم به این رقم اضافه شود، سهم این هزینهها بیش از ٥.٣درصد از درآمد حداقلی تعیین شده را شامل می شود.
ضریب نفوذ ٨٨درصد برق در آفریقایجنوبی
نگاهی به مصرف برق در آفریقایجنوبی با جمعیت ٥٢,٩٨ میلیونی هم نکات جالب آماری در خود نهفته دارد چرا که این کشور یکی از چالشهای بزرگش، تولید و تأمین برق است. این کشور سالانه حدود ٢١١میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکند که بخش بیشتر آن به مصرف داخلی میرسد، اما با توجه به منابع کمی که در دسترس است کار دشواری در پیش دارد. علاوه بر آن حدود ١٢میلیارد کیلووات ساعت آن سالانه به بوتسوانا، موزامبیک، لسوتو، نامیبیا، زامبیا، زیمبابوه و کشورهای آفریقایی دیگر که در برنامه «تجمیع نیروی آفریقایجنوبی» شرکت میکنند، صادر میشود. در این کشور اغلب نیروگاههای تولید برق به شرکت Eskom تعلق دارد که ٩٥درصد برق این کشور و ٤٥درصد برق کل قاره آفریقا را تولید میکند. علاوه بر «اسکام» شرکتهایی مانند USP&E Africa نیز در تولید برق فعالیت میکنند. آفریقایجنوبی ذخایر غنی زغالسنگ دارد و اغلب واحدهای تولید برق آن زغالسنگی هستند بهطوری که حدود ٧٧درصد کل انرژی موردنیاز این کشور از طریق زغالسنگ تولید میشود. بقیه واحدهای تولید برق نیز هیدرولیکی، گازی، بادی و خورشیدی هستند. در این کشور نرخ در تعرفه برق به ازای هر کیلووات ساعت ٨ تا ١٤ سنت آمریکایی است. این کشور هرچند دارای منابع غنی زغالسنگونفت است اما هنوز درحال توسعه است و بخشهای بسیار زیادی از آن توسعهنیافته است. در کشوری که حداقل درآمد مردم آن به ازای هر ساعت ٩٠سنت در مناطق شهری و ٧٧سنت در مناطق حومهای و روستایی است، برق کالایی لوکس محسوب میشود. درهرحال هزینه ماهانه برق، آب و گاز حدود ٨.٨درصد از درآمد هر شهروند آفریقایجنوبی را به خود اختصاص میدهد. هماکنون ٨٨درصد مردم این کشور به برق دسترسی دارند. براساس آمار ٢٠١١ «سازمان جهانی انرژی» میزان مصرف برق سالانه هر خانوار در این کشور آفریقایی ٤٣٨٠ کیلو وات ساعت است. این کشور در این سال شانزدهمین کشور از نظر مصرف برق در دنیا محسوب شده است.
تلاش برای کاهش ٢٥درصدی مصرف برق در آلمان
اما در حوزه کشورهای صنعتی وضع متفاوت است. آلمان قلب صنعتی اروپا محسوب میشود و در این کشور توسعهیافته برق بهطورکلی به وسیله سوختهای فسیلی تولید میشود. در سالهای اخیر بخشی از آن به وسیله انرژی هستهای، بیومس یا زیست توده، باد و آب و خورشیدی تولید میشود. اقتصاد این کشور از لحاظ تولید ناخالص ملی چهارمین اقتصاد پیشرفته دنیا محسوب میشود. میزان مصرف برق آلمان در ٢٠١٢ میلادی به ٥٨٢میلیارد کیلووات ساعت رسید و به اینترتیب به ششمین کشور از نظر مصرف برق در دنیا تبدیل شد.
یکی از سیاستهای کلیدی آلمان «تغییر استفاده از انرژی اولیه» است. این کشور قصد دارد تا سال ٢٠٢٢ میلادی استفاده از انرژی هستهای را حذف کند. همچنین در این کشور اقدامات زیادی برای مصرف بهینه انرژی و بهخصوص برق انجام شده است. اکنون بسیاری از لوازم خانگی که در این کشور ساخته و استفاده میشود، دارای استاندارد معینی هستند. بهعنوان مثال براساس قانونی که سال گذشته در اتحادیه اروپا تصویب شد، تولید و فروش جاروبرقیهای پرمصرف دراین کشور ممنوع شد. در آلمان بین سالهای ١٩٩١تا ٢٠٠٦میزان استفاده بهینه از انرژی ١,٢درصد در سال افزایش یافته است. این کشور قصد دارد تا ٢٠٥٠ میلادی ٢٥درصد از مصرف برق خود بکاهد.در آلمان تعرفه برق مصرفی بالاتر از آفریقایجنوبی و حدود ٣٦,٢ سنت آمریکایی به ازای هر کیلووات ساعت است. این درحالی است که حداقل دستمزد مردم این کشور ٨.٥٠ یورو (٩.٧٠ دلار) به ازای هرساعت است و آلمانیها ٨.٩درصد درآمد خود را صرف هزینه ماهانه آب، گاز، برق و غیره میکنند. براساس آمار ٢٠١١ متوسط مصرف سالانه برق هر خانوار در این کشور ٣٤٥٤ کیلووات ساعت است.
تولید برق با انرژی وارداتی در ترکیه
اهمیت ترکیه دربازارهای انرژی و اقتصاد دنیا درحال افزایش است. این کشور همزمان به یک مرکز ترانزیت انرژی منطقهای و مصرفکنندهای بزرگ تبدیل میشود و تقاضای برق این کشور طی سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. این درحالی است که ترکیه به شدت به واردات گاز طبیعی وابسته است و آن را بهعنوان سوخت برای تولید برق به کار میبرد و شاید به همین دلیل باشد که واحدهای برق زغالسنگی در این کشور اهمیت زیادی دارند. این کشور ٢٣درصد از زغالسنگ موردنیاز خود را وارد میکند. پس از بازسازی صنعت برق در دهه ١٩٩٠ میلادی مصرف و تولید برق ترکیه افزایش یافته است. بخش بیشتر برق در این کشور از طریق سوختهای فسیلی تولید میشود هرچند این کشور تصمیم دارد بخشی از ظرفیت تولید برق خود را به برق هستهای اختصاص دهد.براساس آخرین آمار رسمی ترکیه این کشور در سال گذشته بیش از ٢٤٦میلیارد کیلووات ساعت برق مصرف کرده و به این ترتیب چهاردهمین مصرفکننده برق در دنیا محسوب میشود. از فوریه ٢٠١٤ نرخ برق در این کشور ١٢,٥٧ تا ١٨.٣٦ سنت به ازای هر کیلووات ساعت بوده است. این درحالی است که حداقل دستمزد در این کشور ماهانه ١١٣٤لیره ترکیه (٤٧٥.٧٦دلار) است. بنابراین هر فرد بهطور متوسط ٨.٦درصد از درآمد خود را برای پرداخت هزینه ماهانه آب و گاز و برق اختصاص میدهد. مصرف سرانه برق در ترکیه ٢٩٥٢ کیلووات ساعت است.
بازار داغ تولید برق در قطب صنعتی دنیا
صنعت برق آمریکا شامل طیف وسیعی از سهامداران است که از طریق تولید، انتقال، توزیع و بازاریابی برق برای مشتریان صنعتی، تجاری، عمومی و مسکونی خدماترسانی میکند، همچنین شامل موسسههای دولتی قانونگذار است. در سال ١٩٩٦ میلادی صنعت برق آمریکا شامل ٣١٩٥ واحد بود که بیش از هزار مورد آنها در بخش تولید فعالیت داشتند. به این ترتیب واحدهای کوچکتر درگیر توزیع برق هستند. در این کشور ٦٥ بازار برق وجود دارد و برق به وسیله سوختهای فسیلی و بهطورکلی زغالسنگ تولید میشود. براساس آمار ٢٠٠٦ میلادی ٧٠درصد برق تولیدی از سوختهای فسیلی، ٢٠درصد از انرژی هستهای، ٧درصد از آب و ٣درصد از انواع انرژیهای تجدیدپذیر به دست میآید. در سال ٢٠٠٨ متوسط نرخ برق در آمریکا ٩,٨٢ سنت به ازای هر کیلووات ساعت بوده که بهای آن از استرالیا، کانادا، فرانسه، سوئد و فنلاند بیشتر بوده است. این کشور در سال ٢٠١٣ میلادی بیش از٤٦٨٦ میلیارد کیلووات ساعت، برق مصرف کرده و به این ترتیب دومین مصرفکننده بزرگ دنیا در این سال محسوب میشود. سرانه مصرف برق در آمریکا ١٢٠٠٠ کیلوواتساعت است. این کشور به مکزیک و کانادا برق صادر میکند.در این کشور حداقل دستمزد ماهانه ١٣٠٠ تا ١٤٠٠ دلار است این درحالی است که طی سال گذشته میلادی قیمت برق در این کشور ١٢,٥٨ سنت به ازای هر کیلووات ساعت بود. بهطورکلی هر فرد در ماه ٦.٧درصد از درآمد خود را صرف هزینه ماهانه آب و برق و گاز میکند. در پایان بد نیست به چین هم اشاره داشته باشیم که در رتبه اول (کل) مصرف برق در دنیا قرار دارد و به دلیل جمعیت بالا و حجم بالای تولید ارقام شگفتانگیز مصرف برق را به ثبت رسانده است. چین ٥٤٦٣میلیارد کیلووات ساعت مصرف سالانه برق دارد.
منابع:
سازمان آمار ملی چین
منبع اصلی بانک جهانی
CIA Factbook
منابع برای میزان تولید الکتریسیته هر کشور:
http: //www.bp.com/ statistical-review-٢٠١٤/
http: //www.cec.org.cn/l
http: //www.eia.gov/
مصرف الکتریسیته
: https: //www.cia.gov/
قیمتگذاری الکتریسیته:
http: //en.wikipedia.org/wiki/Electricity_pricing
درصدی از درآمد فرد که برای آبونمان صرف میکند
www.Numbeo.com
منبع : ahleiran.ir
گردآوری توسط گروه اخبار جالب ممتاز نیوز
به گزارش ممتاز نیوز : در سالگرد ازدواج زوج سینمایی محبوب ، مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی ،مهدی پاکدل با انتشار عکس زیر در ایسنتاگرامش نوشت:
مهدی پاکدل سال ۱۳۵۹ در اصفهان و دانشجوی انصرافی رشته گرافیک دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز است.
بهنوش طباطبایی متولد ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ بازیگر ایرانی است. او لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد و یک دورهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذرانده است. این زوج بازیگر در اسفند ۱۳۸۹ ازدواج کردند.
اخبار وب سایت ممتاز نیوز
بازنشر: جدیدترین اخبار ایران و جهان ممتاز نیوز
منبع : ahleiran.ir
گردآوری توسط گروه اخبار جالب ممتاز نیوز
به گزارش ممتاز نیوز : در سالگرد ازدواج زوج سینمایی محبوب ، مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی ،مهدی پاکدل با انتشار عکس زیر در ایسنتاگرامش نوشت:
مهدی پاکدل سال ۱۳۵۹ در اصفهان و دانشجوی انصرافی رشته گرافیک دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز است.
بهنوش طباطبایی متولد ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ بازیگر ایرانی است. او لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد و یک دورهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذرانده است. این زوج بازیگر در اسفند ۱۳۸۹ ازدواج کردند.
اخبار وب سایت ممتاز نیوز
بازنشر: جدیدترین اخبار ایران و جهان ممتاز نیوز
منبع : ahleiran.ir
گردآوری توسط گروه اخبار جالب ممتاز نیوز
تاریخ درج : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵
تعداد نمایش : ۱۸۴
به گزارش ممتاز نیوز : در سالگرد ازدواج زوج سینمایی محبوب ، مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی ،مهدی پاکدل با انتشار عکس زیر در ایسنتاگرامش نوشت:
مهدی پاکدل سال ۱۳۵۹ در اصفهان و دانشجوی انصرافی رشته گرافیک دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز است.
بهنوش طباطبایی متولد ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ بازیگر ایرانی است. او لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد و یک دورهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذرانده است. این زوج بازیگر در اسفند ۱۳۸۹ ازدواج کردند.
اخبار وب سایت ممتاز نیوز
بازنشر: جدیدترین اخبار ایران و جهان ممتاز نیوز
منبع : ahleiran.ir
اکنون سود پول در بازار زیرزمینی صدی 3 تا 6 درصد محاسبه میشود و سوداگران بازار در قبال نیاز مردم پول را بسیار آسان با بهرههای سنگین در اختیار مردم قرار میدهند.
نرخ سود بانکی در حوزه سپرده و تسهیلات این روزها با تورم 16 درصدی که بازهم از نرخ استاندارد جهانی بسیار بالاست، به دغدغه بسیاری از اقشار جامعه که پول در بانکها پسانداز کردهاند تبدیل شده است. در این باره سپردهگذاران با استناد به تورم بالا خواهان رشد نرخ سود بانکی هستند و از سوی دیگر، تولیدکنندگان نیز مدعیاند که به دلیل شرایط بانکی مجبور هستند وامهایی با سود بالای 27درصد دریافت کنند. پیش از این وزیر اقتصاد گفته بود که نرخ سود بانکی درکشور باید براساس عقود اسلامی باشد. علی طیبنیا هرگونه تعیین دستوری نرخ سود بانکی بر اساس نرخ بازار را خلاف شرع دانسته و گفته است نرخ سود بانکی در کشور باید براساس عقود اسلامی باشد.
سخنان وزیر اقتصاد به لحاظ فنی برای سپردهگذار، بانک و تولیدکننده خوشحالکننده است. به این دلیل که اکنون شبکه بانکی به بهانه تورم و افزایش هزینههای عملیاتی و جاری خود با نرخ سود بازار حرکت میکند و همین عامل به بینصیب ماندن تولیدکنندگان از دریافت وام با سود معقول از شبکه بانکی منجر شده است. تولید به ناچار به سمت مؤسسات مالی و اعتباری و بازارهای ثانویه رفته و همین نرخ نهایی محصولات را گرانتر کرده است.
با تورم فعلی نیز سالانه 10 درصد از ارزش پول سپردهگذار کم میشود. اگر وزیر اقتصاد و بانک مرکزی بتوانند تورم را چند درصدی کاهش دهند و نرخ سود را با عقود اسلامی چون مضاربه و جعاله همراه کنند، سه ضلع سپردهگذار، بانک و تولید به حقوق حقه خود میرسند، البته این روزها مدیران اقتصادی میگویند که نرخ سود بالاتر از تورم است. نظر مدیران تورم 16 درصدی و سود 22 درصدی سالانه است اما باید توجه داشت که مردم به روز خرج میکنند و تورم نیز روزانه حس میشود اما سود 22 درصد سالانه است و طبیعی است که همچنان مردم به سود بالا علاقهمند باشند.
با به کارگیری سیاستهای انبساط مالی در دولتها، کسری بودجه همیشه یک پای ثابت اقتصاد کشور بوده و وقتی دولت با کسری بودجه مواجه میشد به سمت بانک مرکزی دست درازی میکرد، مخصوصاً اگر بانک مرکزی مستقل نباشد با انواع روشهای پیدا و پنهان از بانک مرکزی استقراض میکند. در این مواقع بانک مرکزی اگر مستقل باشد مجبور است با تغییرات روی نرخ سود بانکی، عکسالعمل مناسب را در پیش بگیرد تا جلوی تورم گرفته شود ولی وقتی بانک مرکزی مستقل نیست، دولت از سیاست مالی انبساطی در پیش میگیرد و برای اینکه با این سیاست انبساطی مالی مواجهه کرده باشد، به جای یک سیاست مناسب پولی که باید توسط بانک مرکزی انجام شود، خود دولت اقدام به یک نوع سرکوب مالی میکند، از این طریق که به صورت تصنعی و ساختگی نرخهای سود بانکی را پایین نگه میدارد به خیال اینکه اگر نرخهای سود بانکی را پایین نگه داشتیم هزینههای بخش تولید کاهش پیدا میکند و در نتیجه قیمتها پایین میآید. این ممکن است برای کوتاهمدت حرف درستی باشد، ولی قطعاً در میانمدت و بلند مدت جواب نمیدهد.
در شرایطی که نرخ بهره واقعی منفی است سپردهگذاران بانکی بازنده و وامگیرندگان جزو برندگان محسوب میشوند، در واقع درآمد از کسانی که منابع خود را در بانکها پسانداز میکنند به سوی تسهیلاتگیرندگان منتقل میشود. همواره در دنیا نرخ سود بانکی بالاتر از نرخ تورم است تا سرمایهها توسط سیستم بانکی جذب شوند، اما در ایران پایین بودن نرخ سود بانکی در مقابل نرخ تورم موجب کاهش پسانداز و سرازیر شدن منابع به اقتصاد زیرزمینی شده است. پس اینجا تورم همان پاشنه آشیلی است که باید سرتعظیم فرود بیاورد؛ کاری که اکنون سخت مینماید.
اکنون سود پول در بازار زیرزمینی صدی 3 تا 6 درصد محاسبه میشود و سوداگران بازار در قبال نیاز مردم پول را بسیار آسان با بهرههای سنگین در اختیار مردم قرار میدهند، با این وجود بسیاری از مردم و فعالان به دلیل بوروکراسی اداری و حتی بالا بودن نرخ بازپرداخت وام بانکی، گرفتن وام زیر زمینی را ترجیح میدهند.
دولت و مجلس همواره بر کاهش نرخ سود بانکی تا مرز تک رقمی شدن اصرار داشته و دارند اما قبل از آن باید زمینه را برای کاهش نرخ تورم آماده کرد، چنانچه نرخ تورم کاهش یابد لازم نیست کسی کاری انجام دهد، زیرا نرخ سود بانکی به تبع آن کاهش مییابد. اقتصاد ایران دولتی و دارای پیکره حجیمی است و مدیریت آن هزینه بالایی برای دولت دارد. از سویی منبع درآمد دولت ایران تکمحصولی و از فروش نفت میباشد که بانک مرکزی با سیاست تثبیت نرخ ارز و دولت با فروش نفت به قیمت پایینتر از سطح جهانی برای جلب رضایت مردم موجب محدودیت منابع درآمدی دولت و رشد هزینههای آن میشود و این کار دولت را ناگزیر به فشار روی نظام بانکی میکند. جمعآوری نقدینگی و هدایت صحیح آن به تولید، کاهش بار تقاضای پول از بانکها، خسیس شدن بانک مرکزی در پرداخت خطوط اعتباری به برخی پروژهها، کاهش تورم که خود محتاج اجرای سیستماتیک برخی سیاستهاست و بازنگری در سیاست پولی از سوی بانک مرکزی راهکارهایی است که شاید نرخ سود را منطقیتر کند و بانکداری اسلامی را واقعاً در شبکه بانکی محقق سازد.
منبع : ahleiran.ir